خود شناسی
از آن جمله خبر دادن از انقطاع و ناپايدارى نسل دشمنان رسول خدا صلى الله عليه وآله و بقا و زيادتى نسل آن حضرت در سوره كوثر است؛ به اين بيان كه به آن حضرت كوثر يعنى خير كثير عنايت فرمود كه يكى از مصاديقش كثرت نسل است(52). و دشمنان آن حضرت بلا عقب خواهند بود (ابتر مىباشد(53)).
ديگر در سوره فتح، خبر از فتح مكه(54)و ساير فتوحات مىدهد. و در سوره روم، خبر از پيروزى روميان در سالهاى نزديك مىدهد(55). و در جنگ احزاب، خبر از شكست لشكر مجتمع دشمن مىدهد(56). و در بسيارى از جاها از آن جمله در سوره منافقين از توطئهها و نقشهها و گفتگوهاى پنهانى آنان خبر مىدهد(57). و همچنين از پيروزى دين اسلام خبر داده است(58).
از جمله جهات اعجاز قرآن مجيد، اشتمالش بر علوم اولين و آخرين است با آن كه صدها تفسير بر آن نوشته شده و هر مفسرى به اندازه قابليت و استعداد خود از حقايق آن دريافتهاند، مع الوصف خودشان به عجز از ادراك كنه معارف و حقايق آن معترفند.
همچنين مشتمل بودن بر احكام مقدسى كه اگر اهل عالم به آن عمل كنند، دنيايشان منظم و وسيله نجات آخرتشان نيز فراهم مىگردد. و راستى خودش اقوا جهت براى اعجاز قرآن است كه كليات احكام را فروگذار نفرموده است؛ البته براى شرح، به كتابهاى مبسوط بايد مراجعه شود.
همچنين بايد از روى علم و يقين به اوصياى دوازده گانه آن حضرت معتقد بود كه ايشان حضرات على بن ابى طالب و حسن بن على و حسين بن على و على بن الحسين و محمد بن على و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر و على بن موسى الرضا و محمد بن على جواد و على بن محمد التقى و حسن بن على العسگرى و حجة بن الحسن - صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين - مىباشد
دليلهاى امامت آنان و حالاتشان مشهور و در كتب مربوطه مسطور است و اينك عهد وصى دوازدهمين؛ حضرت مهدى (عج) مىباشد كه در غيبت و از نظرها پنهان است.
به فرموده جدش حضرت خاتم الأنبياء استفاده بردن خلائق از او در زمان غيبتش مثل بهره بردارى از آفتاب است و در پس پرده ابر و بالأخره ظاهر خواهد شد و زمين را پر از عدل مىنمايد و زمان ظهورش را خداى مىداند و بس.
حالات آن حضرت و اسامى اشخاص كثيرهاى كه خدمتش مشرف شدهاند پيش از غيبت و پس از آن، در جلد سيزدهم بحار الأنوار موجود است.
بايد مومنين در تمام اوقات، به آن حضرت ملتجى شوند و آن حضرت را شفيع عندالله قرار دهند و دعايى را كه اول آن اللهم عرفنى نفسك(59) مىباشد و در كتاب بحار و نجم الثاقب موجود است، بخوانند. در اين چند سطر، اشارهاى به توحيد و نبوت و امامت گرديد، سزاوار است اشارهاى از عدل و معاد نيز بشود.
عدل به كار بردن صفات است در محل خودش و تجاوز نكردن از حد آن است؛ نظير آن كه پاداش كار هر كار كنندهاى را به مناسب كار و نيتش دادن و همچنين بر زير دستان تكليف به اندازه تواناييشان كردن، اينها عدل است.
خداوند، بندگانش را آفريد و به اندازه تواناييشان(60) بلكه خيلى كمتر از آنچه مىتوانند آنان را تكليف فرموده و ايشان را بر افعالشان قادر فرموده و به واسطه پيغمبران حجتش را بر آنان تمام فرموده و راه بهشت را به آنان نمود و از حساب روز قيامت، آنان را با خبر ساخت و از باز خواست مال و جان و خون مظلوم از ظالم اگر چه به اندازه يك ارزن باشد، آنان را آگاه كرد و صريحا بيان فرمود كه در برابر كار نيك، ثواب است و در برابر كار بد، عقاب، هر چند در كوچكى، هموزن ذره باشد(61).
و اما معاد عبارت است از برگردانيدن ارواح به بدنها در آخرت پس از جدايى طولانى از يكديگر و آن را معاد جسمانى گويند و از ضروريات دين اسلام است و منكرش كافر است نسبت به همه اديان و پيغمبران؛ چون هر پيغمبرى كه آمده است، مردم را به خداى يكتا و بازگشت به سوى او خوانده است، پس كسى كه منكر معاد شود، همه پيغمبران؛ چون هر پيغمبرى كه آمده است، مردم را به خداى يكتا و بازگشت به سوى او خوانده است، پس كسى كه منكر معاد شود، همه پيغمبران را تكذيب كرده است.
اعتقاد به پارهاى از امور نيز كه از طريق پيغمبر صلى الله عليه و آله يا امامان رسيده نيز واجب است و بعضى از آنها جزء ضروريات دين يا مذهب مىباشد، نظير اعتماد به سؤال منكر و نكير و عذاب قبر براى بدكاران و ثواب برزخ براى نيكوكاران و نامه اعمال و صراط و ميزان و بهشت و نعمتهايش كه به هيچ خاطرى نگذشته است(62) و اعتقاد به دوزخ و عذابهايى كه در آن است، آن قسم شكنجههايى كه آسمانها و زمين تاب آن را ندارند(63).
پس از قرار دادن بذر ايمان و اعتقاد به اصول دين و مذهب - به شرح مختصرى كه گذشت - آن را بايد به آب عبادت و اميد به رحمت خداوندى و همچنين آتش ترس و التجاى به درگاه ربوبى - جل و علا. پرورش دهد و خار و خاشاك معاصى و رذايل اخلاق را از آن برطرف نمايد تا روز به روز يقينش كاملتر گردد و نور ايمان در دلش زيادتر شود و از ايمانش بهرهاى كافى براى روزى كه نور ايمان از پيش و سمت راست نور افشانى مىنمايد، ببرد(64).
از خداوند بايد مسألت نمود و به ائمه هدى - سلام الله عليهم اجمعين - بايد متوسل شد كه خداوند، يقين عنايت فرمايد؛ زيرا يقين سرمايه سعادت ابدى است و مىتوان آن را به وسيله اعمال صالحه همراه با صدق و اخلاص از خداوند مسألت نمود و راه اساسى آن، مخالفت هواى نفس كردن است؛ چون مزاحمى قوىتر از هواى نفس نيست.
حضرت صادق (عليه السلام) مىفرمايد: حجابى بزرگتر و ترسناكتر ميان بنده و حق تعالى، از نفس و هوا و براى كشتن و بريدن آنها سلاح و وسيلهاى مانند اظهار نياز به درگاه خداوند سبحان و خشوع براى او همچنين گرسنگى و تشنگى در روز (به وسيله روزه دارى)و بيدارى در شب (و سرگرمى به عبادت) نيست(65).
اينك به پارهاى از روايات وارده در فضيلت نماز اشاره مىشود